مــریم حیــــــــــدرزاده
ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
و بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
کسی از پشت قاب پنجره آرام و زیبا گفت:
تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو
در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سرد است
و من در اوج پائیزیترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا
شاید به رسم عادت پروانگیمان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
این جریان انرژی هسته ای بالاخره چی میشه ؟ ما انرژی هسته ای داریم یا نداریم ؟
آدم از اینهمه تناقض سرگیجــــــه میگیره
سلام
ممنون از آدرس
شاد باشی
میشه من رو لینک کنید وبلاگ شما عالی بود